یادداشت
گفتگو و گزارش

آسیب شناسی اجتماعی زنان در استان کهگیلویه وبویراحمد  

آسیب شناسی اجتماعی زنان در استان کهگیلویه وبویراحمد   
استان کهگیلویه و بویر احمد از جمله استان هایی است که علی رغم فرهنگ دیرینه و سنتی وباستانی که از نیاکان خود به ارث برده است ،دستخوش آسیب های اجتماعی که در سطح اجتماع کل کشور  وجود دارد شده است. استان ما در این بین از این اسیب درامان  نبوده است. و متاسفانه روزانه شاهد اخبار تأسف برانگیزی همچون خودسوزی  ،خودکشی  ،قتل ،طلاق،و...ودر روزهای اخیر شاهدهنجارشکنی تأسف باری دراستان بودیم که موجب شدبنده به عنوان یک بانوی لر و متولد استان کهگیلویه بویراحمد با کسب اجازه ازمحضر همه ی استایدمجرب حوزه جامعه شناسی وروانشناسی در این مقاله دلایل ریشه ای و زمینه های پیدایش این قبیل آسیب ها در بین بانوان این استان و راههای درمان و پیشگیری از آن رامورد بررسی و تحلیل قرار دهم . آسیب  شناسی  اجتماعی (social-pathology ) مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی است که دانشمندان بین بیماری های عضوی و آسیب های اجتماعی(کجرویها) قائل می شوند. واژه آسیب شناسی از دیدگاه پزشکی به فرایند ریشه یابی بیماری ها گفته می شود. آسیب اجتماعی به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق می شود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی ، رسمی و غیر رسمی جامعه محل فعالیت کنشگران قرار نمی گیرد و در نتیجه با منبع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرومی گردد. به همین دلیل ، کجروان سعی دارند کجروی ها خود را از دید ناظران قانون ، اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان نمایند ؛ زیرا در غیر این صورت با پیگرد قانونی ، تکفیر اخلاقی ، طرد اجتماعی مواجه می شوند. آسیب های اجتماعی که به تعبیر برخی از اندیشمندان حاصل و معلول مستقیم انقلاب صنعتی هستند، در اکثر جوامع  وجود دارند و تاثیرات خود را می گذارند. اما آن چه جوامع مختلف را در این مورد از هم متفاوت می سازد، نوع نگرش این جوامع به علل به وجود آورنده آسیب ها و راهکارهای اصلاح وبهبود آن است. آسيب شناسي اجتماعي درقشربانوان استان نیزمانند سایر جوامع جهان سوم بایدبابررسي انواع مشکلات بانوان استان  که در سطح اجتماع  مطرح هستند بررسی شوند و باید علل مختلف آنها را از جنبه‌هاي مختلف فردي ، اجتماعي و سیاسی و اقتصادی و غيره مورد بررسي قرار دهیم. در مورد نگرش این آسیب های اجتماعی در بین بانوان استان  ، آن چه مهم است این هست که این آسیب ها چرا به وجود آمده اند؟ آیا وجود آسیب ها دربین بانوان استان امری لازم وضروری است یا می توان استانی با بانوان بدون آسیب داشت؟ پاسخ به این پرسش ها مستلزم شناخت نظریه های مختلف جامعه شناسی بانوان استان و روان شناسی بانوان این خطه کهن است که هرکدام سعی درتبیین مسائل ،آسیب ها وبحران های اجتماعی از نظر گاه های مختلف دارند. این دید گاه ها متاثر از باورهای سیاسی و اقتصادی واجتماعی و فرهنگی استان است. آسيب هاي اجتماعي زنان دراستان ازدیدگاهای بیان شده قابل بررسي هستند : ابتدااز دیدگاه انسان ؛ اینكه همه انسانها با هر دين وآئين واعتقاد وفكرومذهب ومسلك وارتباط با جناح يا حزب خاصي يا به ترحم يا به هدايت ويا به همراهي اعتقاد دارند كه به گروههاي آسيب پذير ياري نمايند مثلاً  هر انساني دوست دارد به پير مرد يا پيرزني كمك كند وهر انساني دوست دارد به نابينايي كمك كند. از دیدگاه اجتماعي ؛ اگر به اين آسيب هاي اجتماعي زنان استان  بموقع  رسیدگی نشود افزايش جرم وجنايت بین بانوان را در پي دارد كه مخرب انضباط اجتماعي است . از جنبه سياسي ؛ كه اگر توجه نشود زنان استان را به تقلید از فرهنگ بيگانگان سوق مي دهد وبجاي فرهنگ غنی خودی فرهنگ بيگانه و‌مغایر با فرهنگ استان و کشور در بین بانوان رایج مي شود وبه اعتقادات ديني ومذهبی استان لطمه وارد می نمايد . در برخورد با آسيب هاي اجتماعي بانوان استان تقليد كوركورانه از سایر نقاط جايز نيست به دليل اينكه آسيب هاي اجتماعي بانوان این خطه ارتباط كاملي با سنتهاي استان دارد والگو برداري ازسایر نقاط ديگر صلاح نيست. یک سوال به طور کلی مطرح هست که علت افزایش سهم بانوان  در آسیب ها را چگونه می توان توضیح داد؟ میشودچنین بیان کرد که با حضور بانوان در جامعه، می توان شاهد این بود که میزان آسیب بانوان افزایش یابد، بین حضور بیش تربانوان در عرصه های اجتماعی و مشاغل با سهم شان از جرائم، رابطه ی مستقیمی هست. طبیعی است که همانگونه که میدانید پس از انقلاب صنعتی و تحول های پس از آن ، که تمام عرصه های زندگی افراد را در جوامع مختلف تغییر داد ، حضوربانوان در همه جوامع گسترده و گسترده تر شد و درکشورواستان مانیزهمین اتفاق افتاد که موجب شده، میزان قربانیان جرائم جنسیتی، و آسیب های  اجتماعی بانوان ایران و استان کهگیلویه بویراحمد هم بار بیش تری به خود بگیرد. حال اینکه بگوییم در استان بانوان ، همواره بیش از اقایان، قربانی جرائم و آسیب های اجتماعی هستند، نقادانه و دور از یک پنداشت علمی است؛چراکه برای تصدیق آن، ما باید اطلاعات کاملی در طول یک دهه، از انواع جرائم، مرتکبان و آسیب دیدگان بزه داشته باشیم تا بتوانیم قضاوت کنیم. منکر این هم نیستم که در برخی جرائم، تفکیک جنسیتی به طور کامل نمایان است؛ اما این تفاوت و واریانس همگانی نیست؛ زیرا در برخی جرائم ممکن است به نتایجی برسیم که آسیب آقایان بیش تر از بانوان استان است. و موضوعی دیگر آیا می توان در زمینه ی جرائم و آسیب های اجتماعی استان درصد بیش تری از جرائم را به بانوان  نسبت داد؟ بانوان به دلیل ساختار روحی و فیزیکی، در جامعه ی نه چندان سنتی و نه چندان مدرن استان ما، همواره مورد سرزنش  قرارمیگرند. امروزه در تمام کشور، اولین قربانی آسیب هایی مانند: خشونت، همسرآزاری، ایراد صدمه ی عمدی، اذیت و آزار جنسی و... بانوان هستند،و استان ما هم از این قاعده مستثنی نیست؛ اما نکته ای مهم، توجه به حقوق جنسیتی افراد است که قانون گذار، در تمام ادبیات حقوقی خود، جایی برای حمایت جنسیتی افراد کم نگذاشته است؛ هر چند کم وکاستی هایی هم هست که همواره برای رفع آنها در اینده اقدام خواهندکرد . موضوعی دیگراینکه چرا آسیب هایی نظیر اعتیاد، ارتکاب به جرم و جنایت که در دهه های گذشته در استان، تا حدودی - حداقل هنوز به طور عمده - مردانه تلقی می شده اند،  ولی اکنون گریبان گیر بانوان شده است؟ اگر این سؤال بازپردازی شود، می رسیم به این نکته که چرا برخی جرائم دراستان در گذشته در یک جنسیت خاص کم تر بوده؛ اما اکنون بیش تر شده است. این که بگوییم جرائم مردانه بوده و اکنون هم مردانه است و هم زنانه و حتی گاهی فقط زنانه، برداشت مناسبی نیست. برداشت پژوهش محور، برداشتی است که متصل به عدد و آمار، آن هم در طول سال های متمادی باشدکه متاسفانه شاهد افزایش امار ونرخ رشد بانوان استان در ارتکاب این جرائم هستیم . نکته ی مهم این است که دربین بانوان استان، میزان مصرف مواد مخدر یا برخی موارد دیگر، در سال های اخیر، روند افرایشی داشته است. این که چرا بانوان استان به سمت آسیبی مانند مصرف مواد مخدرو... می روند، باید  هم در زمینه های فردی و  هم در زمینه های اجتماعی استان بررسی شود. نقش تکنولوژی در ساخت مواد افیونی برای بانوان گروه های سنی مختلف  و عدم مقاومت دستگاهای اجرایی - یا حداقل نقش بازدارندگی- سبب شده تا درصد ارتکاب بانوان به چنین آسیب هایی به شدت رشد کند. ضمن آن که قدم های فرهنگی لازم در این زمینه در استان برداشته نشده است. موضوعی دیگر که آیا فقرواقتصادوشرایط اقتصادی کنونی دراستان و کشورباعث بروزچنین اسیب های اجتماعی دربین بانوان شده است؟ پاسخ این سوال نیازبه بررسی اقتصادوتاثیرهای متفاوت آن برفرهنگ وتاثیرگذاری افرادداردمیتوان گفت هر چند دراستان فقر واقعیتی تلخ است و زن و مرد هم نمی شناسد اما فقر در بانوان ،ابعاد و عمق بیشتری دارد و می تواند نقطه ای بر آغاز بسیاری از آسیب های اجتماعی و تهدیدی برای سلامت کل جامعه استان باشد. حال این سوال مطرح هست که وظيفه مسولان استان در اين مورد چيست ؟ حكومت خوب حكومتی است كه براي حل آسيب هاي اجتماعي فرمول صحيح ومنطقي همراه با نو آوري وارائه ابتكارات وخلاقيتها در جهت رسيدن به شكوفايي و در امان ماندن از این اسیب ها را داشته باشد. سیاست های اجتماعی استان روش های مختلفی را در برخورد با آسیب های اجتماعی پیشنهاد می کند. شیوه ی برخورد با این مسائل هم چنان که پیشتر گفته شد،ارتباط مستقیمی با این سیاست ها دارد. این سیاست ها را هم نهادهایی که دراستان وجود دارد تعیین می کنند. در مورد راهکارهای اصلاح وبهبود آسیب های اجتماعی استان هم نظرگاه های مختلفی وجود دارد؛ عده ای روش انکار و پرده پوشی را تجویز می کنند وعده ای دیگر؛ به روش های پلیسی وسرکوب اعتقاد دارند. ولی به نظر بنده  معتقدم در برخورد با این مسئله در استان باید نگرشی علمی و منطقی داشت وسعی کنیم با قبول وجود این آسیب ها در بین بانوان استان ، علت آن ها را با استفاده از روش های علمی بشناسیم و برای حذف یا به حداقل رساندن آن ها از روش های منطقی استفاده کنیم. خوشبختانه در استان انباشتهای علمی خوبی صورت گرفته است و بر اثر ارتباط با فرهنگ های مختلف به سطحی از آگاهی رسیده ایم که به حق آزادی و برابری بانوان و حق برخورداری تمامی بانوان از حقوق مادی ومعنوی اعتقاد داشته باشیم. اعتقاد بنده  بر این است که این سیاست ها هرچه بیشتر توسط نهاد آموزش و پرورش و نهاد خانواده به جامعه تزریق شده و نهاد سیاست حداقل دخالت را در این موارد داشته باشد. ولی متاسفانه در استان نهاد سیاست قدرتمندتر است، این سیاست ها توسط این نهاد وضع و به جامعه بانوان استان دیکته می شود،که کاری بسیار اشتباه است؛ چون تجربه نشان داده است که جوامع نوع اول در مهار بحران های اجتماعی بانوان موفق تر عمل کرده اند،چون مردم راهکارهای مقابله با آسیب های اجتماعی را وضع واز آن ها حمایت می کنند، اما در جوامعی که سیاست های اجتماعی را نهاد سیاست وضع می کند، لاجرم باید ضمانت های اجرایی آن ها را هم تعیین کند که در این حال استفاده از نیروهای حافظ قوانین و حامی نظام سیاسی مثل پلیس وارد عمل میشود. حمایت از بانوان آسیب دیده اجتماعی نیزبه سیاست های اجتماعی مربوط است. دراین مورد در استان نیز وقتی حمایت از بانوان  آسیب دیده به طور کامل در اختیار نهاد سیاست قرار می گیرد،این نهاد از دیدگاه منافع خود به آن ها نگاه می کند،اما وقتی مردم استان  به حمایت از بانوان آسیب دیده می پردازند،بسیار عمیق تر و کامل تر عمل می کنند.چون مردم استان در متن این آسیب ها قرار دارند،آن ها را خوب می شناسند وبرای حمایت ازبانوانی  که دچار بحران هستند انگیزه های قدرتمندی دارند.   سیده صدیقه کشاورز فعال اجتماعی وفرهنگی استان. فعال حوزه حقوق زنان استان. فعال سیاسی اصلاح طلب وعضومجمع زنان اصلاح طلب استان. فعال وعضومجمع زنان روزنامه نگار استان(رزا).
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها